[ یادداشت بیست و سوم ]
بسم الله الرحمان الرحیم
دخترِ فکرِ بکرِ من، غنچهی لب چو وا کند
از نمکین کلام خود ، حقِّ نمک ادا کند
ناطقهی مرا مگر روح قُدُس مدد کند
تا که ثنای حضرت سیّدهی نسا کند
فیضِ نخست و خاتمه ، نور جمال فاطمه
چشم دل ار نظاره در مبدأ و منتها کند
مطلع نور ایزدی ، مبدأ فیض سرمدی
جلوهی او ، حکایت از خاتم انبیا کند
بَسملهی صحیفهی فضل و کمال و معرفت
بلکه گهی تجلی از نقطهی تحت باء کند
دایرهی شهود را نقطهی ملتقی بود
بلکه سزد که دعوی " لو کُشف الغطاء " کند
حامل سِرّ مستأثر ، حافظ غیب مستتر
دانش او احاطه بر دانشِ ماسوا کند
لیلهی قدر اولیا ، نور نهار اصفیا
صبح جمال او، طلوع از افق علا کند
بضعهی سیّد بشر ، أمِّ ائمهی غُرَر
کیست جز او که همسری با شَهِ " لافتى " کند؟
وحی و نبوتش، نسب، جود و فتوّتش، حَسَب
قصّهای از مروّتش ، سورهی " هل اَتى " کند
در جبروت ، حکمران ، در ملکوت ، قهرمان
در نشئت " کن فیکون " حکم به ما تشاء کند
عصمت او ، حجاب او ، عفت او ، نقاب او
سِرِّ قدم حدیث از آن ستر و از آن حیا کند
نفحهی قدس ، بوی او ، جذبهی انس ، خوی او
منطق او ، خبر ز " لاینطق عن هوا " کند
قبلهی خلق ، روی او ، کعبهی عشق ، کوی او
چشم امید ، سوی او ، تا به که اعتنا کند
" مفتقر" ا متاب رو از در او به هیچ سو
زان که مس وجود را، فضّهی او طلا کند
[ مرحوم آیةالله العظمی اصفهانی ، رضوان الله علیه ]
میلاد حضرت زهرا ، سلام الله علیها ، و فرزند خلفشان امام خمینی ، رضوانالله علیه ، مبارک باد
|